5 ذهنیت توسعه دهندگان ناموفق

هر کسی یک مایندست یا طرز فکر دارد که بر روشی که آن‌ها جهان و رنگ‌های آن‌ها را می‌بیند، تاثیر می‌گذارد، اما همه آن‌ها یکسان نیستند.

موارد زیادی وجود دارد که می‌تواند شما را در مسیر پیشرفت توسعه دهنده نرم‌افزار خوب قرار دهد و اغلب آن‌ها حالت‌های ذهنی دارند که تشخیص آن‌ها دشوار است زیرا آن‌ها ذاتی و بخشی از شما هستند.

و نکته‌ای که از زمان شروع برنامه نویسی آموخته‌ام، این است که همه برنامه نویسان ناموفق به طور معمول دارای صفات مشابه هستند.

دانستن اینکه چه چیزی باید از آن جلوگیری شود، مهمتر از دانستن اینکه چه کاری باید انجام شود!

1. فوراً انتظار همه چیز را دارید

قطعاً برای برنامه نویسان بسیار مهم است که چیزهای جدید را سریع بیاموزند و آن‌ها را اعمال کنند. این ماهیت شغلی است که در آن هستیم.

اما شروع کردن با آموزش لاراول و انتظار نوشتن کدهای لاراول تنها پس از 2 روز اتفاق نخواهد افتاد.

این عادت یادگیری کمی از هر چیزی و سپس تصمیم‌گیری برای رفتن به چیز کاملاً جدید واقعاً کاری است که در مورد همه چیز وجود دارد. این دقیقاً همان چیزی است که باعث می‌شود شما به سطح خوبی در یک مهارت نرسید.

متوجه منظورم می‌شوید؟

سرسری خواندن، یاد گرفتن هر زبان یا فریم‌ورک بدون داشتن اطلاعات و انجام دادن نیمی از مسیر آموزشی بر روی منابع مختلف. در نهایت ممکن است بتوانید به هر زبانی "سلام" بگویید، اما در هیچ کدام از آنها قادر نخواهید بود روان صحبت کنید.

2. انصراف فقط برای بازنده‌ها است

این ممکن است غیرمنطقی به نظر برسد. اما گاهی اوقات برای شروع کاری بهتر، باید کار فعلی را رها کنید. در مورد ترک شغل یا تغییر شغل صحبت نمی‌کنم.

این امر در حوزه توسعه نرم‌افزار صدق می‌کند. مشکلاتی که روزانه برطرف می‌کنید شما را مجبور به تغییر رویکردها می‌کند و باید در ترک یک راه حل برای سایر موارد انعطاف‌پذیر باشید.

منظورم این است که شما نباید به این رویکرد وابسته باشید. بنابراین هر وقت چیزی را دیدید که به درستی کار نمی‌کند، آن را رها کرده و با همان انگیزه و رویکردی جدید، آن را از نو آغاز کنید.

نبوغ این است که بدانید چه موقع متوقف شود!

وقت بگذارید و کاوش کنید. شما اینجا هستید تا یاد بگیرید و چیزهای بهتری را در جدول بیاورید.

3. یادگیری فقط در شغل رخ می‌دهد

این یکی از ذهنیتی است که من داشتم که مانع پیشرفت من شد. بعداً این موضوع را فهمیدم که دیگر نیازی نیست صبر کنم که روی پروژه‌های شغلی کار کنم تا چیز جالبی بیاموزم.

در مورد ثبت نام در دوره‌های آنلاین و تنها بعد چند ماه فراموشی همه چیز، صحبت نمی‌کنم.

روی سخنم بیشتر مربوط به ایده‌هایی است که ممکن است در ذهن خود داشته باشید. اگر فکر نمی‌کنید که این ایده‌ها را داشته باشید، شاید سعی کنید سر خود را بخارانید!

تنها چیزی که می‌گویم این است که باید با استفاده از ابزارهایی که در اختیار شما است چیزی ایجاد کنید.

برنامه نویسی فقط ابزاری برای ایده پردازی است.

بنابراین روی چیزی از خودتان کار کنید. این نه تنها اعتماد به نفس شما را تقویت می‌کند بلکه کمک می‌کند تا چیزهای بیشتری یاد بگیرید.

4. گفتن بله تقریباً به همه چیز

ما به عنوان یک توسعه دهنده نرم‌افزار، نه تنها با سینتکس‌ها و چالش‌های منطقی، بلکه ارتباط با مشتری روبرو هستیم. این امر بسیار مهم است زیرا برخی اوقات، مشتری فیچرهایی درخواست می‌کند که زمان زیادی را برد و ارزش افزوده‌ای برا محصول نهایی ندارد یا هدف برنامه نیست.

معمولاً در شرایطی مانند این، تنها گزینه گفتن بله و تحویل فیچرها است. و این به هیچ وجه اشتباه نیست بلکه قبل از آن، همواره هدف شفاف‌سازی بیشتر است.

بهترین راه برای دستیابی به وضوح، پرسیدن سؤال است.

با روشن شدن شفافیت، شما و تیمتان می‌توانید یک راه حل جایگزین برای ایجاد یک موقعیت برنده برای هر دو طرف پیدا کنید.

مشکل این است که اکثر مردم هرگز سؤال نمی‌کنند. آن‌ها در این سردرگمی و عدم وضوح در دلسردی نشسته‌اند.

5. مستندات مهم نیستند

بحث کلی در نوشتن و یا حفظ مستندسازی این است که زمانی که کد تحت توسعه زیادی قرار می‌گیرد، کار بیشتری برای بروزرسانی مستندات و کد وجود دارد که سرعت یکی از آن‌ها کاهش می‌یابد. اگر این کار به تأخیر بیفتد، دوگانگی به طور فزاینده‌ای افزایش می‌یتبد.

اما هیچ قانونی نمی‌بینم که قرار باشد وقتی در حال توسعه هستید در چه جایی مستندسازی کنید. می‌توانید مستندسازی را به تعویق بیندازید.

من معمولاً کدهای واضح می‌نویسم و تمایل دارم یک بلاک کامنت PHPDoc را همه توابع غیر بدیهی برای کد داخلی اضافه کنم، و توضیحاتی در مورد برخی از کدهای کمتر آشکار بدهم.

اما دومین کدی که می‌نویسم، در ارتباط با سایر توسعه دهندگان است، من آن را به عنوان API می‌نویسم. من آن را به طور کامل مستند می‌کنم، عملکرد هر روش و هر پیامد غیر واضحی را توضیح می‌دهم، و سپس وقتی همانی شد که انتظار می‌رفت به سراغ کدهای بعدی می‌روم.

ساده‌ترین مستنداتی که کمترین تلاش را انجام می‌دهد، اما عملکرد و هدف نرم‌افزار را کاملاً توضیح می‌دهد، راه حل بهینه مستندات است.

نتیجه

یک طرز فکر ثابت، روشی غیر مثمر ثمر است که خلاف آنچه که یک طرز فکر پیشرو نامیده می‌شود وجود دارد. همان طور که ممکن است تصور کنید، طرز تفکر رشد یافته، توسعه و رشد فردی را پرورش می‌دهد.

طرز فکر ثابت مانع رشد می‌شود، زیرا مفهوم غالب این است که ما در چیزی خوب هستیم یا مبتنی بر توانایی‌های ذاتی نیستیم. این طرز تفکر به الگوهای تفکر منفی کمک می‌کند و محدودیت‌هایی را برای رفتارهای سالم ایجاد می‌کند.

تبدیل شدن به نسخه بهتری از خودتان یک شبه اتفاق نمی‌افتد، اما این زمان مناسب برای شروع است و اجتناب از ذهنیت فوق به شما کمک می‌کند تا سریع‌تر به آنجا برسید!

Sara Jabbari

Sara Jabbari

دیدگاه‌ها


ثبت دیدگاه